پاندا کوچولو تولد دوستش دعوت شده و قرار هست یک هدیه خیلی خوشگل برای دوستش تهیه کنه ...اما با خودش فکر می کنه اگر یک گل زیبا هم کنار کادو به دوستم هدیه بدهم خیلی خوب می شه...به باغچه تو حیاط خونه زیبای خودش سر می زنه تا گلی زیبا را بچینه..دستش را برد تا گل بچینه که خار گل در دستش رفت .... یاد حرف مادر بزرگش افتاد راستی بچه ها حرف مادربزرگش چی بود؟ اما اینقدر شوق و ذوق داشت که همچنان در بوته گل به دنبال زیباترین گل می گشت که ناگهان سوزشی در کف دستش احساس کرد .... همان لحظه ویزززز ویززززی شنید....قرار بقیه داستان را در کارگاه پزشک پر ماجرا با هم بسازیم....اول باید کمک کنیم پاندا کوچولو خوب بشه و بعد....حتما به تولد دوست پاندا کوچولو می رویم و کیک هم می خوریم....یک کاردستی هم خواهیم ساخت....با توجه به اهمیت سن در این کارگاه در دو رده سنی اجرا خواهد شد.منتظر گل دخترها و آقا پسرهای ماجراجو هستیم.برای ثبت نام در این کارگاه پر ماجرا لطفا به مسول ثبت نام خانم نیلوفر پیام دهید یا تماس بگیرید.#تابستانه#تابستان #تابستان_در_هدف #کمپ_تابستانه_هدف#مدرسه_زندگی#تچر_هدف#مجتمع_گردشگری_تچر #مجتمع_آموزشی_فرهنگی_هدف #مدرسه_جایی_برای_تمرین_کردن_است #آینده_را_با_هدف_باید_ساخت#پزشک_پرماجرا